نوشته ها در دسته بندی: گرافیک و کسب و کار

ما اینجا در ایران نوویشن و در مقاله‌ی پیش روی شما سوالات معمول مصاحبه طراحی رابط کاربری را برای شما آماده کرده‌ایم و به بررسی آن‌ها و پاسخشان پرداخته‌ایم. به شما پیشنهاد می‌کنیم اگر می‌خواهید مصاحبه خود را با موفقیت پست سر بگذارید، آن ها را با دقت بخوانید و از قبل آماده شوید.

آیا تصور این که دقیقا بدانید در مصاحبه طراحی رابط کاربری بعدی خود دقیقا چه سوالاتی از شما پرسیده می‌شود هیجان انگیز نیست؟ و حتی بهتر از آن، این که بدانید چگونه به آن‌ها پاسخ بدهید.

اما در واقعیت، غیر ممکن است که بدانید در اتاق مصاحبه دقیقا چه چیزی در انتظار شماست. برخی از مصاحبه‌ها بیشتر شبیه یک گفتگوی معمولی هستند در حالی که برخی دیگر می‌توانند حس کباب کردن شما را بدهند!!!

مصاحبه گران مختلف از تکنیک های متفاوتی استفاده می‌کندد، اما در نهایت همه‌ی آن ها هدف یکسانی دارند، فهمیدن این موضوع که آیا شما فرد مناسبی برای این کار هستید یا خیر.

در یک مصاحبه طراحی رابط کاربری مصاحبه گران به ویژه کنجکاو هستند که بدانند شما چگونه کار می‌کنید، روند کاری شما چگونه است، چگونه فکر می‌کنید و چگونه ارزشی را برای شرکت آن‌ها به ارمغان می‌آورید.

ارزش و ارزش آوری برای کارفرما از ارزش بسیار ویژه‌ای برخوردار است. شما می‌توانید برای مطالعه‌ی بیشتر در زمینه‌ی طراحی گرافیک ارزش محور به مقالات قبلی ما مراجعه کنید.

علاوه بر این لطفا به این نکته توجه ویژه‌ای داشته باشید که برای هر سوالی لزوما تنها یک پاسخ کاملا صحیح وجود ندارد. در مواجهه با هر سوالی که برای شما مطرح می‌شود، می‌توانید دیدگاه شخصی خود را به همراه تجربه‌ی پروژه های واقعی را که قبلا روی آن‌ها کار کرده‌اید را بیان کنید.

در زیر سوالات و پاسخ های یک مصاحبه طراحی رابط کاربری آورده شده است. بیایید با هم به مطالعه و بررسی آن‌ها بپردازیم.

۱- نظر شما در مورد طراحی تعاملی (interaction design) و تجربه کاربری (user experience) چیست؟ چه تفاوت هایی بین این دو وجود دارد؟

اگر مصاحبه کننده در طی مصاحبه طراحی رابط کاربری از این دست سوالات از شما بپرسد، قصد ندارد که حافظه‌ی شما را آزمایش کند، بلکه می‌خواهد درک و دریافت شما از مفاهیم اساسی و پایه‌ای را مورد سنجش قرار دهد.

بنابراین، شما باید درک خود را از این موضوعات بازگو کنید و از تکرار مفاهیم و تعاریفی که در کتاب ها خوانده‌اید اجتناب کنید.

۲- به نظر شما هسته‌ی طراحی تعاملی چیست؟

سوال بعدی که ممکن است از شما در فرآیند مصاحبه طراحی رابط کاربری بپرسند این است که به نظر شما هسته‌ی طراحی تعاملی چیست؟

برای پاسخ به این پرسش شما باید همه طراحی های خود را که تا به حال انجام داده اید به یاد بیاورید و به اهداف مشترک کارهایی که انجام داده اید فکر کنید و به پرسش دهنده پاسخ دهید.

۳- به نظر شما بهترین کاری که در پروژه های خود انجام داده اید چیست؟ آیا در بین کارهای شما طرح های قابل توجه یا خاصی وجود دارد؟

مصاحبه کنندگان نمی‌توانند در مدت کوتاه مصاحبه طراحی رابط کاربری ، بینش و دید خاصی را نسبت به طرح های شما به آورند، بنابراین می‌خواهند توانایی ها و ظرفیت های طراحی شما را از طریق توضیحاتتان در مورد یک یا دو موضوع کلیدی طراحی، بسنجند.

شما قرار است به توضیح این دلایل بپردازید که چرا آن محصول را این گونه طراحی کردید، چگونه به این طرح رسیدید و طراحی شما چه چیزی را می‌تواند برای کاربران به ارمغان بیاورد.

اگر در هنگام طراحی محصول به این سوالات فکر نکرده‌اید، نمی‌توانید هیچ نکته‌ی برجسته‌ای را بیان کنید.

اما زیاد نگران نباشید، زیرا در چنین مصاحبه طراحی رابط کاربری کوتاهی، مصاحبه کننده از شما انتظار ندارد که یک شاهکار فوق العاده عالی برای تغییر جهان ارائه کنید. برای پاسخ به این سوال مصاحبه کننده فقط باید نکات جالبی را در مورد طرح های خود پس از بررسی کامل بیان کنید.

۴- به نظر شما تفاوت بین وب و موبایل (یا هر یک از پلتفرم هایی که انجام داده‌اید) چیست؟

در جریان مصاحبه طراحی رابط کاربری به سوال چهارم می‌رسیم که از مصاحبه شونده در مورد تفاوت پلتفرم ها پرسیده می‌شود.

در شرایط عادی مصاحبه کننده از شما در مورد تفاوت های بین پلتفرم هایی که قبلا انجام داده اید، و یا حتی ویژگی های پلتفرم هایی که تا به حال انجام نداده اید، می‌پرسد و از شما می‌خواهد که در این زمینه تحلیلی ارائه کنید.
برای مثال، با این فرض که شما تا به حال برای پلتفرم رایانه های شخصی کار نکرده اید، اگر برای موقعیت شغلی طراح تعاملی کامپیوتر در خواست می‌دهید، مصاحبه کننده به احتمال زیاد به موضوعات مرتبط اشاره می‌کند و در مورد آن ها سوال خواهد پرسید.

این مستلزم آن است که مصاحبه کنندگان ویژگی های چندین پلتفرم اصلی را قبل از مصاحبه بدانند و از آن‌ها آگاه باشند.

صرف نظر از این که کدام دو پلتفرم قرار است با هم مقایسه شوند و همچنین بزرگی یا کوچکی تفاوت هایشان، لازم نیست که به جزییات بپردازید (در غیر این صورت اگر جزییات را خیلی جدی بگیرید زمان زیادی را تلف خواهید کرد) و می‌توانید تفاوت ها را به چندین جنبه تقسیم کنید. جنبه‌هایی مانند اندازه دستگاه، زمان معمول استفاده و غیره.

۵- یکی از پروتوتایپ های شما را انتخاب کرده و می‌پرسند که چرا آن را به این شکل طراحی کرده‌اید؟

مصاحبه کننده در جریان مصاحبه طراحی رابط کاربری از پرسیدن این سوال معمولا دو هدف کلی دارد: یکی آن که ببیند آیا شما واقعا خودتان این طراحی را انجام داده اید یا نه و دیگری این که ایده های طراحی شما را بشناسد.

کاری که باید انجام دهید این است که ایده های طراحی خود را به وضوح بیان کنید. اگر در طول فرآیند طراحی (design process) خود نیز با مشکلاتی مواجه شدید، می‌توانید در مورد چگونگی غلبه بر این مشکلات نیز صحبت کنید.

۶- آیا کتاب یا مقاله‌ای وجود دارد که با نظرات آن موافق نباشید؟

مصاحبه کننده با پرسش این سوال در جریان مصاحبه طراحی رابط کاربری با شما، قصد دارد به بررسی عمق مطالعه و توانایی تفکر مستقل شما بپردازد.

هنگام مطالعه‌ی کتاب و یا مقاله‌ای، اگر با شک و دید انتقادی کامل فکر نکنید و خودتان مسائل را بررسی و تحلیل نکنید و آن ها را به کار نگیرید به سختی می‌توانید قسمت های نامعقول و یا اضافی مطلب را بیابید.

۷- به نظر شما نکته‌ی منفی محصول ما چیست؟ چگونه باید آن را بهبود دهیم؟

اگر مصاحبه طراحی رابط کاربری شما در مورد یک محصول خاص است، احتمال مطرح شدن این سوال بسیار زیاد است.

به عنوان مثال، اگر قرار است برای موقعیت شغلی طراح یک پلتفرم خبری iOS مصاحبه انجام دهید، شما باید قبل از مصاحبه آن را نصب، استفاده و بررسی کنید.

می‌توانید بعد از استفاده و بررسی محصول، لیستی تهیه کنید و مزایا و معایب آن را بنویسید. به این فکر کنید که چه نقاط ضعفی وجود دارد و چگونه می‌توان آن‌ها را بهبود بخشید.

اگر مصاحبه را برای بخش خاصی انجام می‌دهید و نه محصول خاص، باز هم می‌توانید برای این موضوع آماده شوید.

یک یا دو محصول مورد علاقه‌ی خود را مطالعه کنید و نکات آن‌ها را خلاصه کنید تا این گونه تفکر محصول (product thinking) خود را نشان دهید و به این صورت توجه خود را نیز به محصول شرکت مورد نطر بیان می‌کنید. به این ترتیب، اگر استخدام شوید مدیریت به احتمال زیاد به شما اجازه‌ی مشارکت در توسعه‌ی محصول شرکت را خواهد داد.

۸- وقتی با مدیر محصول موافق نیستید، چه می‌کنید؟

این سوال مصاحبه طراحی رابط کاربری با هدف بررسی مهارت‌های ارتباطی و نگرش شما نسبت به کار مطرح می‌شود.

در پاسخ، لطفا روی نحوه‌ی درک هکاران خود، نحوه‌ی پافشاری بر آن چه که فکر می‌کنید درست است و در نهایت نحوه‌ی کلی برخورد با این وضعیت تمرکز کنید.

۹- هنگامی که با طراح بصری مخالف هستید، چگونه خود را متقاعد می‌کنید؟

در طی مصاحبه طراحی رابط کاربری این سوال از شما با هدف بررسی مهارت های ارتباطی شما پرسیده می‌شود. لطفا روی نحوه‌ی درک همکاران خود و نحوه‌ی برقراری ارتباط با همکاران در این زمینه تمرکز کنید.

۱۰- روند کاری معمول شما چیست؟ به طور خاص چه کار می‌کنید؟

مصاحبه کننده در طی مصاحبه طراحی رابط کاربری از پاسخ شما به این سوال برای استنباط این که آیا دقیقا می‌دانید که چه کاری باید انجام دهید یا خیر استفاده می‌کند.

نگران نباشید، فقط به شرح روند معمول کاری خود بپردازید و با آرامش به سوال مصاحبه کننده پاسخ دهید.

۱۱- نظرت در مورد خودتان چیست؟ در مورد نقاط قوت و ضعف خود چه فکر می‌کنید؟

از طریق این سوال، مصاحبه کننده‌ی شما در مصاحبه طراحی رابطه کاربری سعی در این دارد که بفهمد آیا ویژگی های شخصیتی شما و همچنین شخصیت شما با فرهنگ کار تیمی مطابقت دارد یا خیر.

۱۲- سوالی دارید درباره مصاحبه طراحی رابط کاربری دارید؟

یک آزمون و یک مصاحبه بسیار متفاوت هستند. امتحان و آزمون یک انتخاب یک طرفه هستند ولی مصاحبه انتخاب و ارتباطی دو طرفه است. مصاحبه فرآیند درک متقابل است.

بنابراین در این بخش از مصاحبه طراحی رابط کاربری اگر مصاحبه کننده از شما این سوال را پرسید شما می‌توانید در مورد هر موضوعی که برایتان مهم  است از مصاحبه کننده سوال کنید و سپس به این فکر کنید که آیا واقعا می‌خواهید به این تیم بپیوندید یا خیر.

منابع: Muzli, Careerfoundry

در این مقاله‌ی منتشر شده در ایران نوویشن به بررسی این که واقعا چه چیزی برای کسب و کارها از نظر دیزاین ارزشمند بوده و چگونه می‌توانید دیزاین ‌ها و خدمات خود را به مشتریان بفروشید، خواهیم پرداخت. شما از تجربه‌ی مدیران دیزاین دست اول خواهید آموخت که چرا یکدستی، در فرآیند طراحی گرافیک ارزش محور کلید موفقیت کسب و کار شماست.

برای طراحان گرافیکی که می‌خواهند ارزش خود را برای مشتریان بالقوه تقویت کنند، ضروری ساختن خود برای به دست آوردن پروژه‌ و بودن و ماندن در میدان رقابت، بسیار مهم و حیاتی است. مهم ترین چیزی که طراحان باید در زمینه‌ی طراحی گرافیک ارزش محور بدانند این است که این شرکت‌ها طرح‌ها و دیزاین ‌ها را نمی‌خرند، بلکه خریدار نتایج هستند.

“ارزش” به معنا و مفهوم این است که یک چیز چه مقدار می‌ارزد و بسیاری از افراد بر اساس ارزش ارزیابی شده بسیاری از تصمیمات را می‌گیرند.

این تصمیمات می‌توانند شامل “ آیا این محصول را باید بخرم؟ ” و یا “ آیا باید برای این خدمت و سرویس ثبت نام کنم؟ ” باشند. در دنیای تجارت هم، مدیران ممکن است از خودشان بپرسند: “ چرا باید یک طراح گرافیک را استخدام کنم؟ ” اینجاست که طراحی گرافیک ارزش محور ارزش واقعی خود را به نمایش می‌گذارد.

ارزش چیزی نیست که به آسانی توسط یک طراح گرافیک که به سادگی طرح خود را به یک مشتری بالقوه نشان می‌دهد، منتقل شود. در عوض، اگر یک طراح بخواهد کارها و پروژه‌های بیشتری بگیرد و دستمزد بالاتری کسب کند و همچنین در کل رابطه‌ی خود را با مشتریان بهبود بخشد، باید روی ارزشمندتر شدن برای این مشتریان بالقوه تمرکز کند و طراحی خود را به سمت طراحی گرافیک ارزش محور ببرد.

از آنجایی که مشتریان عمدتا به راه حل‌های تجاری و استفاده‌ی ادامه دار از این راه حل‌ها علاقه دارند، پس آن دست از طراحان گرافیک که توانایی ارائه این دست از راه حل ها را دارند، ارزشمندترین گزینه خواهند بود.

با معرفی خود به عنوان متخصصان ارزش محور، طراحان گرافیک لازم است که تغییری در دیدگاه و پرسپکتیو خود ایجاد کنند که ممکن است برای آن‌ها چالش برانگیز باشد. این دیدگاه جدید مستلزم مجموعه‌ای متفاوت از مهارت‌ها است که بسیار متفاوت‌تر از مهارت‌های اصلی و پایه‌ای طراحی گرافیک می‌باشند.

این مهارت‌ها از دسته مهارت‌های نرم هستند که به جای زیبایی شناسی هنری بر روی کسب و کار و جنبه‌های مهم آن تمرکز کرده و از این طریق به تعامل با مشتری می‌پردازند.

در زیر به تبیین نکاتی در زمینه‌ی طراحی گرافیک ارزش محور می‌پردازیم.

چه چیزی برای برندها و کسب و کارها ارزشمند است؟

طراحان گرافیک اغلب دچار این سوء تفاهم می‌شوند و فکر می‌کنند که تنها و مهم ترین جنبه‌ی کارشان جلوه های بصری عالی و طراحی چشم نواز است و پس از آن دیگر همه چیز درست می‌شود. در حالی که هنر و جنبه‌ی هنری هم مهم است، اما در واقع مهم ترین عامل برای مشاغلی که باید برای استخدام طراح گرافیک تصمیم بگیرند، نیست.

در حقیقت شرکت ها زمانی طرحی را ارزشمند می‌دانند که راه حلی برای مشکلی ارائه دهد، حال چه این راه حل در جهت افزایش نرخ تبدیل، تسکین نقاط درد (مشکلات مزمن کسب و کار) و یا کاهش اصطکاک باشد. مشتریان، طرح‌های حلال مشکل را به طرح‌های جذاب و یا هنری ترجیح می‌دهند و برای آن بیشتر ارزش قائل هستند. دقیقا عصاره‌ی وجودی طراحی گرافیک ارزش محور نیز، همین موضوع است.

برای ایجاد این تغییر در طرز فکر، طراحان گرافیک باید خود را به عنوان حلال مشکلات عرضه کنند و نه لزوما به عنوان یک “هنرمند”. با انجام این کار، یک طراح گرافیک قادر خواهد شد که با بالاترین ارزش، خود را جلو ببرد و همچنین با استعدادهای هنری خود، این رویکرد را حمایت کند. مشتری ارزش را در مسیری می‌بیند که فرآیند راه حل محور کسب و کارش را با استفاده از طرحی عالی منتفع کند.

در واقع، استفاده از روش “نشان دادن” به جای “گفتن” هنگام ارائه‌ی این مفهوم به نفع طراح گرافیک است.

هنگامی که یک طراح گرافیک با نشان دادن و مرور کردن کیس استادی‌های (Case Study) گذشته و نمایش دادن یک روش اثبات شده برای ایجاد نتایج عالی بتواند نشان بدهد که چگونه طراحی گرافیک ارزش محور او مشکلی را حل کرده، این نوع برخورد او ارزش ارائه شده را با نتایج کلیدی برجسته می‌کند. این روشی مهم و اساسی در ایجاد اعتبار برای خود فرد طراح در این صنف و همچنین ایجاد اعتماد برای مشتریان شما خواهد بود.

ممکن است برای یک طراح گرافیک وسوسه انگیز باشد که در صحبت‌های اولیه با یک مشتری بالقوه، نکاتی را در رابطه با طراحی گرافیک گوش زد کند اما طراحان گرافیک ارزش محور می‌دانند که تشخیص مشکلات یک کسب و کار و سپس ارائه‌ی یک فرآیند طراحی گرافیک ارزش محور به سمت راه حل آن، بهترین راه برای شنیده شدن صدای شما است. چگونه می‌توان راه حلی به مشتری ارائه داد، اگر مشکل در ابتدا تعریف نشده باشد؟ چگونه می‌توان بین مشتری و طراح گرافیک اعتماد ایجاد کرد، اگر مشتری احساس کند که همدلی وجود ندارد؟

برای ایجاد این رابطه‌ی همدلانه با مشتریان، طراحان می‌توانند از تکنیک‌ها و روش های اثبات شده و قدرتمندی استفاده کنند. اصلی ترین آن‌ها، پرسیدن سوالات عالی است. مشتریان احساس خواهند کرد که طراح گرافیک در تلاش است تا به کند و کاو در مشکل کسب و کارشان بپردازد و به این صورت طراح گرافیک را به چشم یک دارایی با ارزش خواهند دید.

پرسیدن سوالات درست و کنجکاوی بیشتر در مورد بررسی مشکلات یک کسب و کار  با روش های عمیق و دگرگون کننده، به طراحان گرافیک کمک می‌کند تا راه حل‌های خلاقانه و بهینه‌ای برای کسب و کار ارائه دهند.

اهمیت یکنواختی و یکدستی (ثبات) در فرآیند طراحی

ظهور انقلاب صنعتی منجر به وجود آمدن فرآیندهای ماشینی شد که به بسیاری از مشاغل کمک کرد تا در کسری از ثانیه تولیدات خود را چندین برابر کنند. ماشین‌ها به یک راه حل قابل اعتماد تر و سازگار تر از آن چه که قبلا استفاده می‌شد، تبدیل شدند. ارزش واقعی در انقلاب صنعتی، ثبات نتایج بود. در حالی که نوآوری، خلاقیت و سرعت هم از دیگر دستاوردهای انقلاب صنعتی بودند، ثبات عاملی بود که امتحان خود را در طول زمان پس داده است.

در زمینه‌ی طراحی گرافیک نیز، همان طور که در مقاله‌ی ۵ قانون برای داشتن طراحی خلاقانه در کسب و کار اشاره شد، بهترین روش برای اینکه مشتریان بتوانند با اطمینان پیش بینی کنند که آیا نتایج ارائه شده موثر واقع هستند یا نه، مشاهده‌ی فرآیند طراحان است. ارائه‌ی یک کیس استادی که نشان دهنده‌ی یک فرآیند قبلا آزمایش شده باشد و توانایی همراهی با اعتماد به نفس مشتری از مشکل به سمت راه حل، سطح اعتماد مشتری را افزایش می‌دهد و به مشتری این اطمینان را می‌دهد که طراح قادر به ارائه‌ی نتایج با ثبات خواهد بود.

این به این دلیل است که یک فرآیند ثابت به طور منظم منجر به یک نتیجه‌ی قابل اتکا می‌شود که برای یک کسب و کار بسیار مهم است و این دقیقا چیزی است که طراحی گرافیک ارزش محور با خود به ارمغان می‌آورد.

مشتری را در فرآیندی که شما به عنوان طراح گرافیک نسبت به آن احساس اطمینان می‌کنید، همراهی کنید و بر شکستن موانع، القا و ایجاد حس اعتماد تمرکز کنید. آن‌ها توانایی درک این موضوع را که چگونه یک فرآیند مشابه می‌تواند به کسب و کار آن‌ها ارزش افزوده دهد و این که شما چگونه فرد مناسبی برای ارائه‌ي راه حل هستید را دارا هستند.

یکی دیگر از مزایای داشتن یک فرآیند طراحی یکدست، این است که امکان را برای جابه‌جایی طراحان گرافیک در صورت لزوم و بدون ایجاد اختلال و وقفه در روند جاری فراهم می‌کند. اگر فرآیند با شیوه‌ی کار یک طراح خاص قفل شود، در این صورت تحویل طرح در مراحل مختلف به افراد جدید دشوارتر خواهد شد.

این روش همچنین به ایجاد فضایی برای موقعیت‌های اضطراری مانند بیماری یا مرخصی که می‌تواند جریان کاری را مختل کند، کمک می‌کند. یک فرآیند یک پارچه و جامع، نه تنها برای مشتریان خوب است بلکه در کل برای تیم و موفقیت یک پروژه مفید است.

فراتر از یک موکاپ زیبا و چشم نواز بروید و در فرآیند طراحی راه حل گرا عمیق تر شوید. شاید جمع آوری و سر هم کردن همه‌ی این‌ها زمان بر باشد اما اگر به درستی انجام شود، سرمایه گذاری، بازده و بازگشت قابل توجهی را به همراه خواهد داشت.

اختصاص زمان برای این که نشان دهید این فرآیند ثابت همان طور که با مشتریان بیشتری کار می‌کنید، رشد می‌کند، کمک می‌کند که به فرآیند خود ثبات بیشتری ببخشید و همچنین برای شما کیس استادی های بیشتری برای ارائه فراهم می‌کند که همه‌ی این عوامل در مجموع باعث افزایش ارزش شما می‌شود.

چگونه ارزش طراحی را به کسب و کارها منتقل کنیم

بیان شفاف ارزش طراحی گرافیک ارزش محور برای مشتریان، می‌تواند چالش برانگیز باشد، بنابراین، توسعه‌ی یک استراتژی خوب فکر شده‌ی ارتباطی، باعث حصول اطمینان از این که مشتری به طور موثر ارائه‌ی شما را درک می‌کند، می‌شود.

به خاطر داشته باشید که مهم است که نوع درست ارزش را منتقل کنید. همه‌ی بخش‌های فرآیند طراحی که توسط یک طراح مشخص شده، ارزشمند تلقی نمی‌شود و ممکن است که برای شنونده جذاب نباشد. بنابراین، انتخاب این که دقیقا در مورد چه چیزی در یک استراتژی ارتباطی صحبت شود، دارای اهمیت بیشتری است و تاثیر بیشتری می‌گذارد.

طراح گرافیکی که هنگام انتقال ارزش با یک استراتژی موثر پیش می‌رود، ابتدا به نقاط درد و مشکلات مشتری گوش می‌دهد، سپس سوال می‌پرسد و پس از آن مسیری به سمت راه حل‌های عملی پیشنهاد می‌کند. در فرآیند استراتژیک شما، استفاده از تمام اطلاعاتی که مشتری فراهم می‌کند، به مشتری نشان می‌دهد که چگونه این نقاط درد می‌توانند از طریق طراحی گرافیک ارزش محور شما برطرف شوند و از بین بروند.

همان طور که انتظار می‌رود، رقابت بین طراحانی که به دنبال انتخاب شدن برای یک پروژه هستند، شدید است. مشتریان، همیشه چندین گزینه مختلف پیش روی خودشان دارند و نکته‌ی واضحی که به متمایز ساختن یک طراح از بقیه‌ی رقبا کمک می‌کند، ارزشی است که می‌توانند ارائه دهند. تسلط بر هنر انتقال ارزش، یک مهارت ماندگار است و به طور مستقیم شانس یافتن شغل را افزایش می‌دهد و همچنین با گذشت زمان نیز قوی تر می‌شود.

ارزش تجاری طراحی را با طراحی گرافیک ارزش محور افزایش دهید

کسب و کارها دائما به دنبال نتایج سودآور هستند و انتظار دارند که بازده قابل توجهی از سرمایه گذاری خود داشته باشند. طراحی گرافیک ارزش محور ، گسترش فرآیند طراحی سنتی است که نیازهای خاص کسب و کارها را نیز در نظر می‌گیرد. این یک ترکیب برنده را برای طراحان ایجاد می‌کند که در آن دارا بودن مهارت‌های طراحی عالی و همچنین استراتژی‌های راه حل محور به ارزش‌های بالاتری منجر می‌شود.

در رسیدن کسب و کار به اهدافش، مشارکت کنید و بلافاصله به عنوان یک طراح ارزش شما افزایش می‌یابد. این کار را با درک کسب و کار، تشخیص مشکلات آن، ارائه‌ی کیس استادی‌هایی با فرآیند طراحی یک دست و انتقال راهبردی این مساله که چگونه ارزش طراحی بر کسب و کار تاثیر مثبت خواهد گذاشت، انجام دهید.

ترکیب این مهارت‌های ضروری ممکن است به زمان نیاز داشته باشند تا به درجه‌ی خوبی برسند، اما این کار یک سرمایه گذاری در جهت حرفه‌ی شماست که ارزش انجام آن را دارد. امیدواریم که شما نیز با خواندن این مقاله اولین قدم را در مسیر طراحی گرافیک ارزش محور بردارید.

منابع: Muzli, Fionta, Toptal